روایت جالب همسر شهید چمران از دعوت به حجاب!

نگفت این حجابش درست نیست، مثل ما نیست ! بچـهها به مصطفی حمله میکردنــد که چرا شمـا خانـمی را که حجاب نـدارد میآوری موسسـه ! اما برایم عجیب بـود که مصطفی خیـلی سعـی میکـرد مرا به بچـهها نزدیـک کنـد میگفت: «ایشان خیلی خوبنــد این طور که شما فکـر میکنیـد نیست. به خاطر شما میآینــد
نگفت این حجابش درست نیست، مثل ما نیست !
بچـهها به مصطفی حمله میکردنــد
که چرا شمـا خانـمی را که حجاب نـدارد
میآوری موسسـه !
اما برایم عجیب بـود
که مصطفی خیـلی سعـی میکـرد
مرا به بچـهها نزدیـک کنـد
میگفت: «ایشان خیلی خوبنــد
این طور که شما فکـر میکنیـد نیست.
به خاطر شما میآینــد موسسـه
و میخواهنـد از شمـا یـاد بگیرنـد.
انشاءالله خودمـان یادش میدهیــم.»
یادم هست در یـکی از سفرهایـی کـه
به روستـاها میرفت، همراهش بـودم.
داخل ماشیــن هدیــهای به من داد
اولین هدیـهاش به من بـود
و هنـوز ازدواج نکـرده بودیـم
خیلی خوشحـال شدم و همانجا باز کـردم
و دیدم روســری است
یک روسری قرمــز با گلهای درشـت.
من جا خـوردم، اما او لبخنـد زد
و به شیرینـی گفت:
«بچهها دوست دارنـد شما را با روسـری ببینند.»
از آن وقت روســری گذاشتم و مانـده.
نگفت ایـن حجابـش درست نیست، مثل ما نیست،
فامیـل و اقوامش آنچنانیانـد
ایـنها خیلی روی من تاثیــر گذاشت.
او مرا مثل یک بچـه کوچـک قدم به قدم جلو برد،
به اسلـام آورد. نُه ماه
نُـه ماه زیبـا با هم داشتیـم و بعد ازدواج کردیم.
راوی: همسرِ شهید چمران
برچسب ها :خاطرات شهدا ، شهدا ، شهید چمران
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰